جدول جو
جدول جو

معنی کشکل دار - جستجوی لغت در جدول جو

کشکل دار
درخت انجیر وحشی که میوه ی آن غیرخوراکی است
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکم دار
تصویر شکم دار
پرخور، ویژگی کسی که شکم بزرگ دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشعل دار
تصویر مشعل دار
آنکه مشعل در دست گیرد و پیشاپیش دیگران برود
فرهنگ فارسی عمید
(تُ)
پوشیده از یک پارچه ای، (ناظم الاطباء)، کیل دارنده، آنچه از نمد پوشیده شده، (فرهنگ فارسی معین)،
- سپر کیل دار، سپری که از موی بز پوشیده باشند، (فرهنگ فارسی معین) :
بزد خشت بر سه سپر کیل دار
گذشت و به دیگر سو افگند خوار،
(شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 212)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
چین دار. (ناظم الاطباء). بانورد. نغاض. (یادداشت مؤلف) : مقدّع، چیز شکن دار. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
کلان شکم. (ناظم الاطباء). کسی که شکم کلان داشته باشد که آنرادر عرف هند، توندله خوانند. (آنندراج) :
همی شد ز تشبیه اومعتبر
فلک بودی از این شکم دارتر.
ظهوری (از آنندراج).
، قرابه یا خم که قسمتی از آن فراخ باشد. (یادداشت مؤلف) ، جادار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تُرَ / رُو)
مراقب صحت کیل و پیمانه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کشکدار
تصویر کشکدار
نگهبان مراقب پاسدار: (شاهزاده از آن غافل افتاد که در آن شب اضداد او کشیکچی اند و محتمل است که دروب دولتخانه مسدود ساخته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشور دار
تصویر کشور دار
نگهبان کشور حارس شهر و حصار: (نگشاید در و دروازه کسی بر رخ عیش تا در اقلیم دلم عشق تو کشور دار است)، (نصیر همدانی)
فرهنگ لغت هوشیار
فرمانده لشکر نگهدارلشکر: کارهای مملکت بمردان کار و لشکر و لشکردار راست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشعل دار
تصویر مشعل دار
شماله دار آنکه مشعل در دست گیرد و حمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه از نمد پوشیده شده. یا سپر کیل دار. سپری که از موی بز پوشیده باشند: بزر خشت بر سر سپر کیل دار گذشت و بدیگر سوا فکند خوار. توضیح کسره اضافت و صفی بمناسبت وزن شعر حذف شده (ایضا ح)
فرهنگ لغت هوشیار
مشعل کش، مشعل چی، پیشرو، راهنما
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
Skeptical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
sceptique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کسی که با همراه داشتن پرده ای از صحنه های عاشورا مداحی کند
فرهنگ گویش مازندرانی
ممرز، از درختان جنگلی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بنای چوبی شبیه نپار که بر سقف آن علوفه انبارند و در
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
escéptico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
疑念を持つ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
סקפטי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
회의적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
skeptis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
संशयपूर्ण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
sceptisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
scettico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مملو از بوی مشک، ماسکی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
cético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
怀疑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
sceptyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
скептичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
skeptisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
скептический
دیکشنری فارسی به روسی
چروکیده، چین خورده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از شک دار
تصویر شک دار
şüpheli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی